عشق من وتو
اخه چرا من اینقدر دوست دارم؟جیگرم... نفسم ... عمرم ... همه کسم !!! وقتی خوابی دورت میچرخم و چپ و راست بوست میکنم ، سر تا پاتو غرق بوسه میکنمت ، دلم برات تنگ میشه و میخوام بیدارت کنم ولی دلم نمیاد .
همیشه همه گفته بودن که دختر همدم و هم راز مادرشه و اینو وقتی فهمیدم که تو رو دارم نازنینم ، وقتایی که دلم میگیره ، وقتایی که خیلی خوشحالم ،وقتایی که تنهام فقط تو هستی و چشمای قشنگت ، کنارمی و با چشمای قشنگ و مهربونت نگاهم میکنی و من خدایم رو شکر میکنم...
جان مادر هیچوقت این نگاهت از من دریغ نکن تنها هستی من
این روزها هوای اهواز شدید گرمه...بخاطر گرمای هوا نمیتونم ببرمت بیرون از اونجایی که تو ددری هستی واقعا باید منو ببخشی که نمیشه جونم . در عوض تو خونه کلی با اسباب بازیهات(که سریع دلتو میزنن )بازی میکنی ...کلی من و تو بازی میکنیم... میدوم سمتت و تو با ذوق و جیغ فرار میکنی...برات موزیک میذارم و تو میرقصی قرتی خانم ! همیشه بعد از بازی از شدت ذوق محکم بغلت میکنم وفشارت میدم ...تو هم یاد گرفتی ! لابه لای بازیت بی دلیل و یهو میای سمتم و بغلم میکنی و دندوناتو محکم به هم فشار میدی.
دستامو باز میکنم و میگم بدو بغلم ، با ذوق و عجله میدوی و محکم بغلم میکنی .
دستتو نشونم میدی و میگی اووووو اوووو ( یعنی اوف ) صورت قشنگتو یه جور خاصی میکنی که یعنی درد داری منم دستتو بوس میکنم و تو میخندی
تو به من خندیدی٬ دل من محو تو شد در پی خنده تو خندیدم٬
بی خبر از فردا.
غرق بازی بودی٬ و بدنبال پر شاپرکها می رفتی٬ و به دنبال تو٬ من.
هر دو سرگرم شدیم.
شاد از شادی ایام و پر از خنده شدیم
و در آن بازی گرگم به هوا
عهد بستیم که با هم باشیم.
اینه زندگی ، در چشم تو غرق شدن... در خنده تو گم شدن...در بازی تو شریک شدن...در گریه تو سهیم شدن . من سزاوار کدوم عملم که تو ارمغان زندگیمی . شیرین تر از عسل ممنون که خلاء زندگیمو پر کردی ، به زندگیم معنا دادی و همه زندگیم شدی