آیناز پرنسس مامانآیناز پرنسس مامان، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 6 روز سن داره

پرنسس مامان

شیطنتهـــــــــــــــــــــای اینـــــــــــــــــــــــــــاز

1392/5/16 8:15
نویسنده : مامان ندا
1,365 بازدید
اشتراک گذاری

 

دختر نانازم روز به روز داری بزرگتر میشی و این بالندگیرو نه فقط در ظاهر بلکه در حرکات و کارهایی که انجام میدی میشه احساس کرد و دید . از اینکه داری تند تند رشد میکنی خیلی خوشحالم ولی از اینکه این ایام شیرین گذران هستن و دیگه تکرار نمیشن افسوس میخورم... این روزهای با تو بودن پر از عشقه و من خیلی دوستشون دارم .وقتی بازی میکنی ، شیطنت میکنی دورادور نگاهت میکنم و پر از غرور میشم که تو دلیل مادر شدن منی . 

یکی یه دونه  مامان میخوام از شیطنت هات برات بگم تا بعدها که خاطراتتو مرور میکنی بدونی چقدر شیطون بلا بودی ! 

اتیش پاره مامان  ! اینقدر فوضول شدی که من بایستی یکسره دنبال تو از این اطاق به اون اطاق باشم که مبادا بلایی سرت بیاد .

کوچکتر که بودی به هیچ وجه  سوار روروک نمیشدی اگه میذاشتم تو روروک یکسره گریه و جیغ میزدی تا بیارمت بیرون به همین دلیل تبدیل به یک وسایله بی مصرف شده بود و منهم  دادم به داداش دانیال که حداقل اون استفاده کنه...چند روزی میشه خاله و دانیال از تهران امدن پیشمون و دانیال تو روروک میشینه و تو اتیش پـــــــــــــــاره تازه میخوای روروک سواری کنی و...

جیغ و گریه که بذارمت تو روروک !  اگه بذارمت از اون طرف دانیال گریه میکنه و... نمیدونی چه اوضاع خنده داریه مامان... یه وقت سرگرم صحبت با خالهات بودم که دیدیم بـــــــــــله خانم خودش در حال سوار شدن  روروکه 

 

 

اینقدر تند تند باهاش راه میری !!!!!!!!! جالب اینجاست وقتی به جایی گیر میکونی مثل پیراهن بلندش میکنی و از مانع رد میشی

 

 

وقتی به فروشگاه اقاجون میریم هیچ وسیله ای نیست که از دست تو شیـــــــــــطون در امان نباشه توجه بفرما 

 

 

 

 

از شیطنتهای دیگه ای که انجام میدی ، موقع غذا خوردن حتمان باید نوشابه دستت باشه ! نه اینکه بخوری بلکه درشو باز و بسته بکنی  وای به روزی که بهت ندیم (البته یه حسنی که داره اینه که سرگرم میشی  و غذاتو خوب میخوری)

موقع تلوزیون تماشا کردن از دستت تو در امان نیستیم مرتب تلوزیونو خاموش و روشن میکنی و یک لحظه از کنار تلوزیون کنار نمیای

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (40)

مامان عرفان
16 مرداد 92 10:15
واي عزيزم چقدر تو شيطون بلايي. آيناز جون روروئك سواري خيلي هم بهت مياد . حالا سوار نشي كي سوار بشي ؟؟

اره والا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مامان عرفان
16 مرداد 92 10:16
ماماني دارم در مغازه اقاجون ، براي آينده ام از حالا انتخاب مي كنم ديگه ؟؟!!!!!!
مگه اكشالي داره؟؟؟؟؟؟

نـــــــــــــــه
مامان عرفان
16 مرداد 92 10:17
آيناز ميگه : ماماني مي خواهي وقتي من بيدارم تلويزيون تماشا نكن . بيا با من بازي كن تا منم تلويزيون را خاموش نكنم .

اتفاقان اسباب بازیش شده رسیورو که از کار انداخت
مامان ایدین
16 مرداد 92 10:20

ایدین هم خودش میرفت تو رورک و خودش میومد بیرون خیلی خنده دار بود
ماشالا به این خانم خوشکل و خوش تیپ میخواد واسه جهیزیه انتخاب کنه

واقعان خیلی لحظه خنده داریه
اره دیگه دخملم از الان جهاز جمع میکنه
فرناز مادر اتیلا
16 مرداد 92 12:25
چه شیطون شده این دخملی....تو فروشگاه آقا جون داره جهیزیه اش و انتخاب میکنه دیگه مامانی

خیلی شیطونه خاله جونی.دخترم اقتصادی فکر میکنه از الان جهاز انتخاب میکنه

مرضیه مامان آنیتا
16 مرداد 92 13:43
آیناز خانم شیطوون!
مراقب تلوزیون باشید که اونهم به یسرنوشت رسیور دچار نشه!
آنیتای ما هم همین کار رو می کرد و می گفت تموم!
یعنی :تعطیل ،بسه دیگه!
ماهمخ دکمه های روی دستگاه ها رو با چیزهای مشکی پوشوندیم که توجهش رو جلب نکنه کاملا موفق هم بودیم ولی می ریم خوته اقوام همین شیرین کاری رو اونجا انجام می ده

دمش گرمه دیگه


مينا مامي سام
16 مرداد 92 14:34
اي جونم به اين دختر ناز نازيو شيطون 
خدا حفظش كنه

مرسی خاله جونی

مامان سجاد*ساجده
16 مرداد 92 15:11
قربون این دخمل بلا برم
شیطونیاش هم قشنگه
هر چی بچه ها بزرگتر میشن مادرا بیشتر باید دنبالشون راه برن که مبادا خدایی نکرده بلایی سرشون بیاد


درست میگی اول میگفتیم کی زودتر راه بیوفتن و حالا باید دنبالشون بدوی...
مرسی از حضورت مامانی

مامان محمدطاها
16 مرداد 92 18:50
عزیزم داره برا خودش جهیزیه انتخاب میکنه

اره خاله جونی ما زرنگیم دیگه


سمیرا
16 مرداد 92 19:30
ماشاا... به این همه شیطنت عاشق دختربچه های شیطونم بخصوص آیناز جونم

مرسی لطف داری عزیزم

مامان آرش و آیناز
16 مرداد 92 23:16
اااااااااای جونم به این دخمل شیطون بلا
عزیزم الان میفهمه که رورئک سواری چه کیفی داره خب بزار راحت باشه دخملی
عزیزم رسیور که چیزی نیست آیناز من بیشتراز اینا رو خراب کر مراقب ال سی دی باش که مثل من به تلویزیون قبلی برنگردی
ای جونم تو فروشگاه آقاجون میخواد جهیزیه رو انتخاب کنه آقاجون واسش بفرسته

متاسفانه ندارم دیگه دادم پسر خاله اش.

مامان عرفان
17 مرداد 92 11:25
عزيزم كم پيدايي چرا؟ نكنه قهري ؟

نه عزیزم چند روز سرم شلوغ بود چشم عزیزم میام




مامان عرفان
17 مرداد 92 11:25
عزيزم پيشاپيش عيدت مبارك

عید شما هم مبارک عزیزم



مامان دوفرشته
17 مرداد 92 15:57
ای جونم شیطون بلا خوشمزه
عیدتان پیشاپیش مبارککککککککککککک

مرسی خاله جونی عید شما هم مبارک


مامان آرشیدا کوچولو
18 مرداد 92 0:17
آفرین به این طلا خانم مامانی مواظبش باش ها

در طول 24 ساعت کارم همینه خاله جونی [غمگین]

مامان مریم
18 مرداد 92 11:27
خیلی بامزه بود کارات وروجک...الهی باید خیلی خنده دار باشه بلند کردن روروئک ...قربونش بشم من...

خدا نکنه خاله جون.وقتی میبینمش روروکو بلند میکنه از خنده ریسه میرم جالب اینجاست میخواد با روروک تو بغلم شیر بخوره
مسیحا
18 مرداد 92 13:14
تا که چشمم باز شد ، دیدم که یارم رفته است ماه مهمانی تمام و ، مه ‌نگارم رفته است با گل این بوستــان ، تازه انسـی داشتم گرم گل بودم که دیدم ، گلعذارم رفته است استشمام عطر خوش بوی عید فطر از پنجره ملکوتی رمضان گوارای وجود پاکتان عیـــد رمضــان آمـدو مــاه رمضـــان رفت صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت... عزیزم ، عیدت مبارک
مهناز مامان ترلان کوچولو
18 مرداد 92 15:26
عزیز خاله جونم که روروئک سواری دوس داری جیگرمعید رو هم به آینازجونم هم به مامان و بابای مهربونش تبریک میگم .

مرسی گلم عید شما هم مبارک
مامان ساجده
18 مرداد 92 16:17
عزيزم تازه اولشه خودت آماده كن براي بدتر از اينا
انشاالله كه تنشون سالم باشه
خيلي جالبه كه شيطنتهاي بچه ها خيلي شبيه همه
ايناز جونو

اره واقعان روز به روز بلاتر میشن .مرسی خاله جونی

❤مامان رامیلا کوچولو❤
18 مرداد 92 17:05
خوش بر کسی که سفره نشین خدا بود

از هرچه غیر خواسته ی او گر ، جدا بود

درب کلاس درس خدا چون گشوده شد

خوش بر مطلبی که قبول انتها بود

عید شما مبارک

عید شماهم مبارک عزیزم
مرجان مامان اران
18 مرداد 92 18:19
ماشالا بهت بیاد خوشگلممممممممم شیطون بلاااا گل گلیییی
عیدتون مبارک عزیزمم

عید شما هم مبارک
مامان محمدطاها
19 مرداد 92 9:42
عید بر شما مبارک
مرجان مامان اران
19 مرداد 92 15:10
عیدتون مبارک عزیزممم
❤مامان رامیلا کوچولو❤
19 مرداد 92 21:49
سلام...چطوری؟؟؟ _______________¶¶¶¶¶¶ __________¶¶¶¶¶¶¶¶__¶¶ _____¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶ _¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶__¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ _¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ___ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ [█]¶¶¶¶¶ ____¶¶¶¶¶ [█] ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ _____¶¶¶¶¶¶¶`▼´¶¶¶¶¶¶ ______¶¶¶¶¶¶¶·♥·¶¶¶¶¶ __¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤¶¶¶¶¶¶¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤ __¶¶¶¶¶’¤’¤’¤’¤’¤I T.’¤’¤’¤’¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶¶¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤¶¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶____ ¶¶¶¶¶’¤’¤’¤’¤’¶¶¶¶¶____ ¶¶ ¶¶_____ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶____¶¶ _¶¶___¶¶¶¶¶________¶¶¶¶___¶¶ __¶¶¶¶¶¶¶¶___________¶¶¶¶¶¶ (♥)¤ª˜¨¨¨¨˜ª¤(♥)¤ª˜¨¨¨¨˜ª¤(♥) آپم...بدو بیا منتظرم نظرات .............
زهرا
20 مرداد 92 1:57
شیطون دوستداشتنی
روژان هم روروک دوست نداشت منم برای تنبیه ازش استفاده میکردمهروقت اعصابم خوردمیکرد2دقیقه میزاشتمش توروروک وباالتماسش بیرون می آوردمش نگی سنگدلممممممم آخه خیلی شیطون بود
بزرگترکه شدوقتی میزاشتمش خودش بیرون می اومدودیگه گریه نمیکردومن

برای ما قضیه عکسه برای تشویق استفاده میشه

مامان عرفان
20 مرداد 92 9:05
سلام عزيزم . خوبي

مرسی عزیز دلم

مامان محمدطاها
20 مرداد 92 15:02
مامان دوفرشته
20 مرداد 92 17:54
یه بوس برای دخمل نـــــــــــازمــــــــــــ

مرسی از حضورت خاله جونی


مامان آرش و آیناز
21 مرداد 92 3:33
کجایی خانمی ؟؟؟

هستم عزیزم میام پیشت الان

مامان عرفان
21 مرداد 92 8:40




mamanebaran
21 مرداد 92 11:45
الهییییییییییییییی
فدای تمام کارات و شیطنتات قربونت برم که انقدر خانوم و ناز شدی
هزار ماشالله هزار ماشالله

lمرسی خاله جونی
مامان آرش و آیناز
21 مرداد 92 12:13
سلام ندا جون نمیدونم چرا اینطوری میشه الان کامنتتو تایید کردم وبو باز کردم دیدم نیست فقط کامنت تو اینطوری میشه

چرا فقط من

مهشید مامان مهتا
21 مرداد 92 12:29
سلام مامان ندا و آیناز جون شیطون بلا
خب عزیز خاله به دانیال میخواد بگه من حالا حالا ها با روروکم کار دارم فکر کردی میدم بهت ببین خودم سوارش میشم تازه بلندشم میکنم اینکه برای نی نی کوچولو موچولو ها نیست.....


اره خاله جون حسابی حرفه ای شده طوری که دلش میخواد باهاش بیرون هم بره

negin
21 مرداد 92 15:47
ماشالله به این شیطونک ناز

آپممممم


مامان موژان جون
22 مرداد 92 11:35
وای وای رورک بزلگ شدی دخملی اون موقع که کشولو بودی سوار نشدین الان وای وای
الهی خاله فدات بشه

اره والا گفتی خاله
مامی عسل دختر
22 مرداد 92 12:07
سلام خاله کمک نیاز دارم بازدید های جونم ایناز م کم شده شما میتونید کمکم کنید چند راه حل بهم بگید چه طوری دوستام زیاد بشند وبم خوب بشه مرسی خیلی زود کمک می خوام واییییییییییییییی

باشه عزیزم الان میام وبت

مامی عسل دختر
22 مرداد 92 12:17
کمک کن مامنش
مامان آرش و آیناز
23 مرداد 92 12:24
ندا جون سلام
آپ جدید میخوایم یالا خانمی

چشم عزیزم
ندا مامان آیدا
28 مرداد 92 8:32
مامانی این خوشگل خانوم کنجکاوه، فضول نیست که


کنجکاوه بد هم کنجکاوه