دختر گلم تو دنیای کودکانه و شیرین خودت جک و جونور و حیوون میگی توتو . توی این فصل که بازار فروش جوجه رنگی داغ هستش و توی ددری که هر روز بازار هستی تا این حیونی هارو میدیدی یکسره از اول بازار رفتنمون تا اخرش یکسره تو مخی میشدی و با گریه میگی توتو توتو توتو باباجون(پدر من) وقتی دید تو اصلاً کوتاه نمیای یه جوجه رنگی برات خرید که بخاطر رفتارت نصف روز گذاشتم تو خونه بمونه چون یکسره روبروش مینشستی و مدام با ذوق فریاد میزدی تو تووووووووووووووووو توتوووووووووووووووو و یا اون حیونی رو با طرز وحشتناکی بلندش میکردی و... دیگه صلاح ندیدم بیشتر بمونه وگرنه میکشتیش وبیشتر بخاطر خودت چون بهم گفتن برات ضرر داره و امکان داره آسم ...